مادر در خانواده رکن اصلی تربیت فرزندان را دارد و پدر نقش اجرای ضابطه و قاعده را به عهده دارد.
مادر در خانواده رکن اصلی تربیت فرزندان را دارد و پدر نقش اجرای ضابطه و قاعده را به عهده دارد. اما می توان گفت که بیشترین سهم تاثیرگذاری بر فرزند از آن مادران است. و کودکی که در کنار مادر پرورش می یابد در آینده از ثبات شخصیتی سالمی برخوردار شده و دچار ناسازگاری های اخلاقی نمی شود. و نسبت به اطرافیانش دارای حس اعتماد بوده و شکست ها را بهتر تحمل می کند و استعداد های خوبی از خود نمایان می سازد. طبق مطالعات مشاوره روانشناسی همچنین در دوران نوجوانی نیز رابطه دوستانه و خوبی برقرار کرده و از افتادن در مسیر های خطرناک جلوگیری می شود. زیرا که مادر به نیازهای او از نظر عاطفی پاسخ داده و زمینه ساز به وجود آمدن اعتماد به نفس و استقلال در فرزند می شود. و در حقیقت سرمشق و الگوی فرزند و نقش تعیین کننده در شخصیت فرد دارد. بنابراین شیوه هایی که آن ها در تربیت فرزند پیش می گیرند اثرات طولانی، بر رفتار، عملکرد و انتظارات و در نهایت شخصیت فرزندان در آینده دارد. این شیوه های فرزند پروری شامل موارد زیر می باشد.
کنترل زیاد، محبت کم:
طبق نظر مشاور ازدواج برخی والدین عقیده دارند سختگیری نسبت به فرزندان، بهترین شیوه تربیتی و موفقیت آن ها در آینده است. و از این رو برخی از پدران و مادران رفتارهای فرزندان خود را به شدت کنترل می کنند و فراموش می کنند که هر کودکی به طور طبیعی تمایل به تجربه کردن آزادی و استقلال عمل دارد. کنترل و سخت یری بیش از حد باعث می شود که مستقل بودن را تجربه نکند و اعتماد به نفس کافی نداشته باشد و در تصمیم گیریهای زندگیشان ناکام می مانند زیرا که همیشه اطرافیان برای آن ها تصمیم گرفته اند و در این دوران دچار استرس می شوند . این کودکان نمی توانند نقش رهبری را در بزرگسالی به خود بگیرند و احتمال این که در بیشتر زمینه ها احساس حقارت کند وجود دارد.
کنترل کم، محبت کم:
کودک در این سبک فرزند پروری اگر والدین عشق و محبت به فرزند خود نشان ندهند سلامت روانی کودک به خطر می افتد و کودک در درون احساس نا امنی می کند و در این صورت بیشتر هیجانی و احساسی خواهند بود تا عقلانی و منطقی. هنگامی که والدین رفتار فرزند را کنترل می کنند، او درک می کند که این کنترل برای یک زندگی اجتماعی آرام، ضرورت دارد، همانقدر که فرزندان به محبت نیاز دارند. افرادی که در دوران کودکی، دچار فقر و محرومیت هیجانی و عاطفی بوده اند، نمی توانند در آینده شریکی خوب در زندگی زناشویی باشند زیرا پیوند افراد با محبت و عشق برقرار می شود. بنابراین هیجانات به شیوه ای قابل قبول تنظیم و کنترل و مدیریت شوند.
کنترل کم ،محبت زیاد:
طبق نظر روانشناسان خانواده در این سبک والدین عشق و مخبت بیش از اندازه و بدون کنترل های لازم را اعمال می کنند. کودکان بر حسب رفتار و اعمالشان به تشویق و توجه مناسب نیاز دارند و تشویق رفتارهای مطلوب و توجه به رفتارهای درست تنها شیوه ای است که موجب می شود کودک به تدریج بین رفتارهای درست و نادرست تفاوت قائل شودو با تشویق والدین است که هنجارها و ارزش های فرهنگی یاد گرفته می شود. یکی از اشتباه های معمول والدین این است که هنگام بروز رفتار های نا مطلوب و نا سازگار، به کودک توجه می کنند و واکنش های نا مناسب نشان می دهندو در این خانواده ها در همان موقعیت اگر کاری اشتباه انجام دهد تنبیه می شود و اگر در موقعیت دیگر آن را انجام دهد نادیده می گیرد. و این واکنش کودک را گیج می کند. و از طرفی برخی والدین نیز هیچ منعی به بچه ها نمی گذارند و اعتقاد دارند که باید کودک آزاد باشد و این نیز اشتباه است. اما روش درست این است که پذیرش فرزند و محبت به او در حد اعتدال و با رعایت مرز ها و هنجارهاست. و این حس را به کودک می دهد که والدینش او را دوست دارند اما برخی از رفتار ها و اعمال او را تایید نمی کنند.
کنترل مناسب، محبت مناسب:
بر اساس مواردی که تاکنون گفته ایم متوجه شده اید که تربیت همراه با کنترل مناسب و محبت کافی لازم است این والدین کودک را به خاطر رفتارهای مطلوب تشویق و به خاطر اعمال ناپسند او را منع می کنند و این گونه والدین رفتاری سازگار و همخوان در ارتباط با فرزندشان دارندو آن ها یک روز رفتار نا مطلوب فرزندشان را نادیده نمی گیرند و در روز دیگر همان کار را تشویق نمی کنند. و کودک تکلیف خود را می داند و با مرزها آشنا می باشد و می داند که اگر کار اشتباهی انجام دهد والدینش آن رفتار را دوست نداشتند ولی خودش را در هر شرایطی دوست دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر با مرکز مشاوران در زمینه تربیت فرزندان و مهارت های لازم در ارتباط باشید.
نویسنده: پریا موسوی
تلفن :
22593216
22795735
آدرس : خیابان دولت ، بلوار کاوه ، نبش اخلاقی غربی ، پلاک 29 ، واحد 6 ، طبقه سوم